تبذیر کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ولخرجی کردن، اسراف کردن، بیهوده خرجی کردن، گشادبازی کردن ۲. افراط کردن، زیادهروی کردن
خاصه خرجی کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبعیض قائل شدن، خاصهبخشی کردن، استثناءگذاشتن، مرحج دانستن ۲. ولخرجی کردن، خاصه و خرجی کردن
تفریطفرهنگ مترادف و متضاد۱. اسراف، افراط، تبذیر، زیادهروی، کوتاهی، ولخرجی ≠ افراط ۲. تباهی، تضییع، ضایعسازی ۳. کوتاه آمدن، کوتاهی کردن ۴. برباد دادن، تباه کردن، تلف کردن، ضایع ساختن
تبذیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اتلاف، اسراف، بیهودهخرجی، پراکندن، تفریط، زیادهروی، فراخدستی، گشادهبازی، ولخرجی ۲. بیهوده خرج کردن، اسراف کردن، زیاد خرج کردن ۳. پراکندن