حادثفرهنگ مترادف و متضاد۱. تازه، جدید، نو ≠ قدیم ۲. اتفاق، پیشامد، واقع، وقوع ۳. آفریده ≠ آفریدگار ۴. مخلوق ≠ خالق
حدوثفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیدایش، نوپیدایی، نوظهوری ≠ قدم ۲. وقوع ۳. اتفاق افتادن، روی دادن ۴. به وجود آمدن، حادث شدن، پدیدآمدن، ایجاد شدن
سنفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرده، مجلس، صحنه ۲. جایگاه وقوع حادثه ۳. رویداد، حادثه، واقعه ۴. گزارش، شرح ۵. عمر ۶. آفت گندم ۷. دندان