وقارفرهنگ مترادف و متضادابهت، ثبات، رزانت، سکینه، سنگینی، طمانینه، متانت، مکث، مهابت، وقر، هنگ، هیبت، هیمنه ≠ سبکی
وارفرهنگ مترادف و متضاد۱. سان، شبه، گون، وش ۲. گز، یارد ۳. عادت ۴. آیین، راه، رسم، روش ۵. دوره، موسم، نوبت
واردفرهنگ مترادف و متضاد۱. رسیده، واصل ۲. پذیرفته ۳. آشنا، آگاه، اهل، باخبر، بلد، کارشناس، متبحر، مسبوق، مطلع، واقف ۴. داخل ۵. بمورد، ≠ ناوارد
سبکسری، سبکسریفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیوقاری، جلفی، خواری، سبکی، فرومایگی ≠ وقر، وقار ۲. نادانی، حماقت
سطوتفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابهت، جذبه، رعب، شوکت، حشمت، عظمت، مهابت، وقار، هیبت ۲. حمله، تاخت وتاز، هجوم، یورش ۳. سلطه، غلبه، قهر ۴. حمله کردن، هجوم بردن ۵. غلبهیافتن، به قهرگرفتن