33 مدخل
باوفا، صدوق، وفاخواه، وفامند ≠ بیوفا
۱. الزام، مجبور، ملزم ۲. تحریص، تحریک، تشویق
پیمانشکنی، خیانت، غدر، جفاجویی ≠ وفاداری
تخلف، عهدشکنی، عهدگسلی، نقضعهد ≠ وفاداری
خیانت، عهدگسلی، غدر، نقضعهد ≠ وفاداری
خیانتآمیز، خیانتبار، غدرآمیز ≠ وفادارانه، خادمانه
بدعهد، بدقول، پیمانشکن، عهدشکن، عهدگسل ≠ وفادار، خوشقول