45 مدخل
۱. استقراض، بدهی، دین، قرض، قرضه، نسیه ۲. رنگ، لون ≠ طلب
خستگی، درماندگی، عقبماندگی، فرسودگی
ازپاافتاده، خسته، درمانده، کوفته، لنگ، مستاصل
بستانکار، داین، طلبکار، ≠ بدهکار
استقراض، قرض، وامستانی، ≠ وامدهی
وامدارشدن، بدهکار شدن، قرضدار شدن ≠ بستانکار کردن
وامدار کردن، بدهکار کردن، قرضدار کردن ≠ بستانکار کردن
بستانکاری، وامخواهی، طلبخواهی، خواستاریطلب ≠ بدهکاری
۱. به تدریج وام پرداختن ۲. نابود کردن، هلاک کردن، از بین بردن