ورزشفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازی، نرمش ۲. تمرین، مشق، ممارست ۳. اسبسواری، بسکتبال، پرش، پیادهروی، دو، شنا، فوتبال، کشتی، والیبال، هندبال
طامعفرهنگ مترادف و متضاد۱. امیدوار، چشمبهراه ۲. آزمند، حریص، طمعکار، طمع ورز ≠ قانع، خشنود، قناعتپیشه