وراجفرهنگ مترادف و متضادبیهودهگو، پرچانه، پرچانه، پرحرف، پرگو، حراف، رودهدراز، مکثار، هرزهچانه، هرزهدرا، یاوهگو ≠ کمحرف
واجبفرهنگ مترادف و متضاد۱. بایسته، دربایست، ضرور، ضروری، فرض، لازم ۲. درخور، سزاوار، شایسته ≠ غیرواجب، مستحب