وجودفرهنگ مترادف و متضاد۱. بود، هستی ۲. نفس، هویت ۳. عرضه، کارآیی، لیاقت ≠ عدم، فنا، نابودی، نیستی، نیست
بودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. وجود داشتن، هستن ≠ عدم، نبودن ۲. حاضر بودن ≠ غایب بودن ۳. درحیات بودن، زنده بودن ≠ مردن ۴. زندگی کردن، زیستن ۵. اقامت داشتن، سکونت داشتن ۶. وجود، هستی ≠ عدم
برقرار کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ایجاد کردن، به وجود آوردن ۲. برپا کردن، دایر کردن ۳. تعیین کردن، معین کردن
حضورفرهنگ مترادف و متضاد۱. ظهور، وجود ≠ غیبت ۲. آستان، پیشگاه، خدمت، درگاه ۳. جلوت ≠ خلوت ۴. تشریف ۵. روبرو، محضر، نزد ۶. جلوه، نمود ۷. توجه، تمرکز ≠ تفرقه