وخیمفرهنگ مترادف و متضادبحرانی، بغرنج، پیچیده، خطرناک، خطیر، درام، دشوار، سخت، مخاطرهآمیز، مهلک، وبیل
وسیمفرهنگ مترادف و متضاد۱. پریچهر، پریرخ، خوبرو، خوشگل، زیبارو، زیبا، قشنگ، مهرخ، مهلقا ۲. چشمنواز، خوشمنظر ≠ بدلقا
حادفرهنگ مترادف و متضاد۱. بحرانی، خطرناک، وخیم ۲. شدید، تند، سخت ۳. مهلک، بران، تند، تیز، بغرنج، دشوار، شاق، غامض، مشکل ۴. برا، قاطع ≠ آسان، سهل، کند
خطیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزرگ، خطرخیز، خطرزا، مخاطرهآمیز، خطرناک، سخت، مهلک، وخیم ۲. مهم، پراهمیت ۳. دشوار، صعب، سخت ۴. ارجمند، بزرگ، بلندمرتبه، شریف، مهم، صاحب منزلت ۵. زیاد، بسیار،
سخت شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دشوارشدن، مشکل شدن، پیچیده شدن ۲. سفت شدن، جامد شدن ۳. خطرناک شدن، وخیم شدن