والافرهنگ مترادف و متضاد۱. بلند، رفیع، شامخ، عالی، متعالی، مرتفع، منیع، ورنه ۲. بلندپایه، بلندمرتبه، بلندمقام، عالیقدر ۳. جلیل، گرامی ۴. شایسته، شریف، ، نجیب ۵. رئیس، سرور، صدر ۶. برتر
تقصیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثم، بزه، جرم، حرج، خبط، خطا، خطیئه، ذنب، گناه، معصیت، وبال ۲. قصور، کوتاهی ۳. عیب ۴. کوتاه کردن، ۵. سستی ورزیدن، کوتاهی کردن، قصور ورزیدن ۶. خطا کردن
عذابفرهنگ مترادف و متضادآزار، اذیت، تعب، رنج، زجر، زحمت، ستوهی، سختی، شدت، شکنجه، صدمه، عقوبت، عنا، محنت، محنت، وبال
نکبتفرهنگ مترادف و متضادادبار، بدبختی، تنگی، تیرهبختی، تیرهروزی، خواری، ذلت، رنج، سیهروزی، ضراء، فلاکت، مصیبت، نحوست، وبال ≠ سعادت