21 مدخل
۱. الزام، مجبور، ملزم ۲. تحریص، تحریک، تشویق
باصدا، صدادار، مصوت، ≠ بیواک
وادارشدن، ملزم شدن، ناگزیر شدن، اجبار شدن
وادار کردن، ملزم کردن، اجبار کردن، ناگزیر کردن
بیصدا، صامت ≠ واکدار
صدادار، واکدار، واکه ≠ همخوان، مصمت
تحریک، تهییج، وادار