حقبینانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. دادگرانه، عادلانه، منصفانه ۲. واقعبینانه، واقعگرایانه ≠ ظالمانه ۳. پندارگرایانه
تاثیر کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اثر کردن، اثر گذاشتن، موثر افتادن، موثر واقع شدن ≠ تاثیر پذیرفتن ۲. کارگر شدن، نفوذ کردن
حادثفرهنگ مترادف و متضاد۱. تازه، جدید، نو ≠ قدیم ۲. اتفاق، پیشامد، واقع، وقوع ۳. آفریده ≠ آفریدگار ۴. مخلوق ≠ خالق