واردفرهنگ مترادف و متضاد۱. رسیده، واصل ۲. پذیرفته ۳. آشنا، آگاه، اهل، باخبر، بلد، کارشناس، متبحر، مسبوق، مطلع، واقف ۴. داخل ۵. بمورد، ≠ ناوارد
یکتافرهنگ مترادف و متضاد۱. تنها، فرد، مفرد، منفرد، واحد، وحید، یگانه ۲. بیمانند، بینظیر، بیهمال، بیهمتا ۳. یکدانه، یکعدد