هجوفرهنگ مترادف و متضاد۱. سخریه، مسخره، هجا، هجویه، هزل ۲. بیهوده، پوچ، مبتذل، مزخرف، مهمل ۳. نامربوط
مثنویفرهنگ مترادف و متضاد۱. دو دو ۲. مربوطبه مثنی ۳. شعر و منظومهای هموزن که هر بیت ومصراع آن بهیک قافیه باشد
متعادلفرهنگ مترادف و متضاد۱. همسنگ، هموزن، برابر ۲. ترازمند، تعادلدار ۳. دارای تعادل، دارای اعتدال، میانهرو
مساویفرهنگ مترادف و متضادبهاندازه، برابر، متساوی، معادل، همتراز و همسان، همسر، هممیزان، هموزن، یکسان ≠ نامساوی