حولفرهنگ مترادف و متضاد۱. توان، توانایی، قدرت، قوت، نیرو ۲. جودت نظر ۳. اطراف، پیرامون، جهات، گرداگرد
هولانگیزفرهنگ مترادف و متضاددهشتناک، دهشتانگیز، دهشتزا، دهشتافزا، مدهش، موحش، مهیب، وحشتناک، وحشتزا، هایل، هراسانگیز، هولآور، هولناک
هولناکفرهنگ مترادف و متضادبیمناک، ترسآور، ترسناک، ترسناک، خوفانگیز، خوفناک، دهشتناک، رعبآور، رعبانگیز، سهمناک، فجیع، مخوف، مخوف، موحش، مهیب، وحشتناک، وهمناک، هراسانگیز، هولناک
هولانگیزفرهنگ مترادف و متضاددهشتناک، دهشتانگیز، دهشتزا، دهشتافزا، مدهش، موحش، مهیب، وحشتناک، وحشتزا، هایل، هراسانگیز، هولآور، هولناک
هولناکفرهنگ مترادف و متضادبیمناک، ترسآور، ترسناک، ترسناک، خوفانگیز، خوفناک، دهشتناک، رعبآور، رعبانگیز، سهمناک، فجیع، مخوف، مخوف، موحش، مهیب، وحشتناک، وهمناک، هراسانگیز، هولناک
اعراضفرهنگ مترادف و متضاد۱. انصراف، پشت کردن، رویگردانی، ضدیت، مخالفت ۲. ترس، هول ۳. کراهت، نفرت ≠ اقبال
تکان خوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. جمخوردن، حرکت کردن، جنبیدن ۲. منقلب شدن، بههیجان آمدن ۳. هول کردن، هراسیدن ۴. بهاهتزاز درآمدن