سنجیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مقایسه کردن ۲. سبک سنگین کردن، ارزیابی کردن، ارزشیابی کردن ۳. اندازه گرفتن، اندازهگیری کردن، پیمودن ۴. وزن کردن، توزین کردن
تجربه کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزمودن، آزمایش کردن، امتحان کردن ۲. محکزدن، سنجیدن ۳. آموختن، یاد گرفتن
حساب کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شماره کردن ۲. شمردن، محاسبه کردن ۳. سنجیدن ۴. برآورد کردن ۵. شمارش، محاسبه ۶. محسوبداشتن ۷. خیال کردن، فرض کردن، فکر کردن
سنجشفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندازهگیری، پیمایش، تخمین، توزین ۲. سنجیدن، قیاس، مقابله، مقایسه ۳. ارزیابی