معادلفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندازه، بهاندازه، برابر، کفو، مساوی، مقابل، همسنگ، همطراز، یکسان ≠ نابرابر ۲. هممعنی، مترادف ≠ متضاد
مباراتفرهنگ مترادف و متضاد۱. از هم بیزار شدن، از یکدیگر بری شدن ۲. طلاق (به سبب کراهتزوجین از یکدیگر)
متشنج کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. به هم زدن، آشفته کردن، بینظم کردن ۲. بهآشوب کشاندن، متلاطم کردن، بحرانی کردن