هموارهفرهنگ مترادف و متضادپیوسته، دایم، دایماً، دمبدم، علیالاتصال، لاینقطع، مدام، همیشگی، همیشه ≠ هرگز
مجاورفرهنگ مترادف و متضاد۱. جار، قریب، کنار، مشرف، همجوار، همدیوار، همسایه، همکوچه ۲. مقیم حرم، معتکف، مقیم ۳. ساکن
نزدیکفرهنگ مترادف و متضاد۱. پهلو، جنب، حوالی، کنار، همجوار ۲. حدود، قریب، قریبالوقوع، مقارن ۳. پیش، نزد ۴. خویش، خویشاوند، قوم، مقرب ۵. محرم، مشرف، مقارن ≠ دور