مانندفرهنگ مترادف و متضاد۱. بسان، تالی، جفت، جور، شبه، شبیه، عدیل، قبیل، قرین، متماثل، مثابه، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، همال، همانند، همتا ۲. تشبیه، مشابهت
همانندفرهنگ مترادف و متضادبسان، شبیه، کفو، مانند، متشابه، مثابه، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، همتا، همسان
شبیهفرهنگ مترادف و متضاد۱. تالی، جور، عوض، قبیل، قرین، کفو، ماننده، مانسته، مانند، متشابه، متماثل، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، هماننده، همانند، همسان ۲. تعزیه، نمایش ≠ متضاد، مختلف
مثابهفرهنگ مترادف و متضاد۱. مانند، مثابت، همانند ۲. اندازه، حد، منزلت ۳. مقام ۴. جایگاه، مکان ۵. شکل، قسم، گونه، نوع