12 مدخل
الاغ، خر، درازگوش ≠ بقر، گاو، گوساله
برابر، مساوی، همطراز، یکسان
دایم، علیالاتصال، علیالدوام، مدام، هماره، همواره
۱. ارث بردن، به همارث دادن، به ارث رسیدن، از هم ارث بردن ۲. ارثی، موروثی
تعادل، موازنه، همارزی، هموزنی
معادل، نظیر، همارز، همدرجه، همرتبه، ، همسطح، ، همشان
پیاپی، دمادم، دمگیر، لحطهبهلحظه، مداوم، هماره، همواره