هارفرهنگ مترادف و متضاد۱. دمان، دیوانه، غضبناک، متغیر ۲. سرمست، مغرور ۳. گزنده، پاچهگیر ۴. گردنبند، مروارید ۵. گردن ۶. گوشتفاسد ۷. سرگین، فضولات
عاجزفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیچاره، بیحال، خسته، درمانده، راجل، زبون، زمینگیر، ضعیف، فرومانده، کمزور، مانده، ناتوان، هاژ ۲. بیکفایت، نالایق ۳. اعمی، علیل، کور، نابینا ≠ قادر