هارفرهنگ مترادف و متضاد۱. دمان، دیوانه، غضبناک، متغیر ۲. سرمست، مغرور ۳. گزنده، پاچهگیر ۴. گردنبند، مروارید ۵. گردن ۶. گوشتفاسد ۷. سرگین، فضولات
قرارفرهنگ مترادف و متضاد۱. رسم، روش، نهاد ۲. استقرار، ثبات، سکون، طمانینه ۳. آرام، آرامش، صبر، فراغ، فراغت، هال ۴. شرط، عهد، وعده ۵. راندهوو، میعاد، وعدهگاه ۶. قول، میثاق ۷. شرح ۸. شیو