سادهلوحفرهنگ مترادف و متضاد۱. احمق، بیشیلهپیله، خوشباور، زودباور، ساده، سادهدل، سادهنگر، صافوصادق، ضعیفالعقل، کودن، مغفل، هالو ۲. سلیم، پاکدل، صافیضمیر
مبهوت شدنفرهنگ مترادف و متضادبهتزدهشدن، حیران شدن، هاجوواج شدن، مات شدن، شگفتزده شدن، متحیر شدن، متعجب شدن
حیران شدنفرهنگ مترادف و متضادسرگشتهشدن، متحیر شدن، حیرتزده گشتن، سرگردانشدن، مبهوت گشتن، مات شدن، هاجوواج شدن