حادفرهنگ مترادف و متضاد۱. بحرانی، خطرناک، وخیم ۲. شدید، تند، سخت ۳. مهلک، بران، تند، تیز، بغرنج، دشوار، شاق، غامض، مشکل ۴. برا، قاطع ≠ آسان، سهل، کند
سیمفرهنگ مترادف و متضاد۱. رشته فلزی هادی(الکتریسیته و سیگنالها)، مفتول فلزی ۲. نقره، فضه ≠ زر ۳. سکه، پول ۴. سفید ۵. چرک، عفونت، ریم
بلدفرهنگ مترادف و متضاد۱. دلیل راه، دلیل، راهبر، راهنما، هادی ۲. آشنا، مطلع، وارد، واقف ۳. دیار، شهر، مدینه، ولایت ۴. منطقه، ناحیه