نیستیفرهنگ مترادف و متضاداضمحلال، تباهی، زوال، عدم، فقر، فنا، لاوجود، مرگ، نابودی، نبود، نیست، هلاکت ≠ هستی
نخستفرهنگ مترادف و متضاد۱. درآغاز، درابتدا، دربدوامر ۲. آغاز، ابتدا، اول، بدو، شروع، مقدمه، یکم ≠ بعد، پسازآن، سپس، ۳. آخر، پایان
نیستیفرهنگ مترادف و متضاداضمحلال، تباهی، زوال، عدم، فقر، فنا، لاوجود، مرگ، نابودی، نبود، نیست، هلاکت ≠ هستی
مستهلک شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نیست شدن، نابود شدن، محو شدن، ازمیان رفتن، هلاک شدن، معدوم شدن ۲. به تدریج دین اداشدن، تادیه شدن (تدریجی قرض) ۳. فرسودهشدن ۴. مستحیل شدن
معدوم کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نیست کردن، نابود کردن، از بین بردن ۲. محو کردن، به زوال کشانیدن ۳. هلاک کردن
مستهلکفرهنگ مترادف و متضاد۱. نیستشده، نحوشده، نابود، نابودشده، نابودگردیده، معدوم، ازمیانرفته ۲. پرداختتدریجی دین