معنی نوک درخت | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. نیش ۲. منقار، نول ۳. راءس، سر، فرق، قله ۴. انتها، بن، بیخ، ته، ته، تی

پیکان، تیر، خدنگ

۱. نازا، نروک، نر ۲. خشن، زمخت ۳. بیبر، بیثمر

۱. پرهیزگاری، تقوا، زهد ۲. پرستش، عبادت ۳. تطهیر

خوب، مساعد، مناسب، نیک، نیکو ≠ بد

۱. اندام، بدن، بدنه، تن، تنه، جسم، هیکل ≠ سر ۲. ساقه، ساقه اصلی درخت، کنده، نون

۱. نوه، نواده، فرزندزاده، دخترزاده ≠ جد، نیا ۲. قبیله، عشیره

۱. باکره، بتول، دختر، دوشیزه، عذرا ≠ بیوه ۲. دستنخورده ۳. بدیع، تازه، طرفه، نو

۱. چنگال، مخلب ۲. منقار، تک، نوک ۳. پنجه، دست ۴. اختیار ۵. ساز ۶. پنجه، خمیده ۷. قلاب، کجک

۱. سر، کله ۲. انتها، قله، نوک ۳. بالا، فوق تا، عدد، واحد ۴. بزرگ، رئیس، مهتر ≠ مرئوس