معنی نون شب | واژه یاب

جست‌وجوی مشابه

۱. خبز، نغن ۲. خوراک، طعام، غذا ۳. رزق، روزی ۴. معیشت

۱. سرازیر، سرنگون، نگونسار، وارو، واژگون ۲. برگشته، خم، خمیده ≠ راست، شق

۱. رمز، سمبل، نماد ۲. مانند، مثل

گهواره، مهاد، مهد

ابتکاری، بدیع، بکر، تازه، جدید، طرفه، طری، طریف، مدرن، نوین ≠ قدیم، کهنه

۱. بیداری ۲. شبزندهداری، شبگیری ≠ نوم

۱. جور، شبیه، گونه، مانند، مثل، نظیر، نوع ۲. جنس، قماش ۳. جماعت، دسته، گروه

۱. تازگی، نوی ≠ کهنگی، قدمت ۲. ابتدا، اوان، اول ≠ انتها ۳. برنایی، شباب، نوجوانی، نوخاستگی

۱. قبیل، قسم، گونه، نوع ۲. شق، شیوه، طور، نحو، نمط، نوع، نهج، وجه ۳. سازگار، متناسب، موافق، هماهنگ ۴. شبیه، مانند، متشابه، مثل ۵. جفت، مرتب ≠ ناجور

۱. زدن، شکنجه، ضربت، کوب، کوفتن ۲. جرح، زخم ۳. تنبک ۴. تالی، شبیه، مانند، مثل، همتا ۵. صنف، قسم، گونه، نوع ۶. چوله ۷. عجز ۸. قرینه