40 مدخل
فرزندزاده، نبیره، نتیجه، نواسه، نوه
۱. پیک، خبرآور، قاصد ۲. تندپا، تندرو، جلد ≠ کند
ذاهب، راهگذر، راهی، رهرو، سالک
سامع، سمیع، شنوا، مخاطب، مستمع، نیوشنده ≠ گوینده
نتیجه، نواده، نوه
فرزندزاده، نواده
۱. نوه، نواده، فرزندزاده، دخترزاده ≠ جد، نیا ۲. قبیله، عشیره
فرزندزاده، نبیره، نواده
۱. جاسوس، خبرگیر، راید، منهی، نوند ۲. پیک، قاصد ۳. گل قاصد