بالیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تفاخر، فخر، مباهات، نازش ۲. رشد، نشو، نمو ۳. رشد کردن، قد کشیدن، نمو کردن، نشوونما کردن ۴. نازیدن ۵. فخر کردن، مباهات کردن، تفاخر کردن ۶. افزایش یافتن، زیاد
صاففرهنگ مترادف و متضاد۱. پرداخته، صیقلی، لغزنده، نرم، نشو، هموار ۲. تخت، مستوی، مسطح ۳. راست، شق ۴. پاک، پالوده، روشن، زلال ۵. خالص، مروق، ناب ۶. بیآلایش، وضیع ≠ خشن، زبر