نوردفرهنگ مترادف و متضاد۱. تاب، چین ۲. پیچنده، لاپیچ ۳. اندوخته، ذخیره ۴. جنگ، رزم، کلنجار، ناورد، نبرد
آوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. اتیان، با خود حمل کردن، رساندن ۲. زادن، زاییدن ۳. حکایت کردن، روایت کردن، نقلکردن ≠ بردن
بالا آوردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. قی کردن، استفراغ کردن، شکوفه کردن ۲. دیوار ساختن، عمارت کردن ۳. ایجاد کردن، به وجود آوردن ۴. سبب شدن، باعث شدن