نادانیفرهنگ مترادف و متضادابلهی، بلاهت، بیخبری، بیخردی، بیدانشی، بیعقلی، جهل، حماقت، حمق، سفاهت، کانایی، کمعقلی، کودنی، ناآگاهی ≠ دانایی
روشنفرهنگ مترادف و متضاد۱. مشعشع، منور، نورانی، نوردار ۲. آشکار، بارز، بدیهی، صریح، عیان، قطعی، مبرهن، محقق، مشخص، مشهود، معلوم، معین، واضح، واضح ۳. کوک ۴. گویا ۵. براق، تابان، جلی، رخ