ناراحتفرهنگ مترادف و متضادآشفته، بدبخت، بدحال، دلگیر، دلواپس، مشوش، مشوش، مضطرب، مضطرب، ناآرام ≠ آرام، راحت
باندفرهنگ مترادف و متضاد۱. جماعت، جمعیت، جوخه، حزب، دسته، گروه، هیات ۲. خطسیر، گذرگاه، ۳. فرودگاه، مطار ۴. نوار، رشته، لفافه ۵. موجرادیو، طول موج ۶. هر یک از بلندگوهایسیستم صوتیتصویری