معنی ننر | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. بیمزه، لوس ۲. بیادب، بیتربیت ≠ مودب

۱. آتش، آذر ۲. جهنم، دوزخ ۳. انار، رمان ≠ آب، ماء

آشفته، بدبخت، بدحال، دلگیر، دلواپس، مشوش، مشوش، مضطرب، مضطرب، ناآرام ≠ آرام، راحت

آزردگی، اضطراب، بیقراری، تشویش، رنجش، سرآسیمگی، عذاب ≠ راحتی

۱. تنبل ۲. لوس، ننر ۳. نازپرورد، نازپرورده ۴. بیکفایت، نالایق ۵. بیشهامت، ترسو

۱. بیمزه، خنک، یخ ۲. بچهننه، ننر

۱. در، مروارید ۲. سوگلی، عزیز، عزیزکرده، نازدانه، نورچشم ۳. فرید، یکتا، یکدانه ۴. لوس، ننر

آزاردهی، ناراحتسازی

۱. ناراحت کردن، مغموم کردن، اندوهگین کردن ۲. تحت تاثیر قرار دادن