خللفرهنگ مترادف و متضاد۱. رخنه، شکاف، خله، منفذ ۲. نقص، نقصان، کاستی ۳. آشفتگی، اختلال، تباهی، عیب، فساد، وهن ۴. آسیب، گزند ۵. تفرق، فاصله
عیبفرهنگ مترادف و متضاد۱. آهو، صدمه، علت، فساد، منقصت، نقصان، نقص، نقیصه، وصمت ۲. تقصیر، خرده، خطا ۳. بدی، زشتی، شایبه، معرت ۴. رسوایی، عار