نقشفرهنگ مترادف و متضاد۱. پرتره، پیکره، ترسیم، تصویر، تمثال، شکل، شمایل، صورت، طرح، عکس، نگار، نگاره ۲. اثر، رد، نشان ۳. رل، کار، وظیفه
ترازفرهنگ مترادف و متضاد۱. همسطح، هموار ۲. آلت سنجش همواری سطح، سطحنما ۳. آرایش، زینت، ۴. زردوزی، نقشونگار ۵. بالانس، تساوی، تعادل، مفاصاحساب، میزان، موازنه ۶. صنوبر ≠ ناهموار
طرازفرهنگ مترادف و متضاد۱. پیرامون، حاشیه، سجاف، عطف، فراویز، یراق ۲. راه، روش، طرز، قاعده، قانون، نمط ۳. کارگاه دیبابافی، ۴. زینت، نقشونگار ۵. ردیف، طبقه، مرتبه ۶. گونه، نوع، قسم ۷. ت