نقضفرهنگ مترادف و متضادابطال، اقاله، انهدام، بطلان، حذف، رد، شکستن، عهدشکنی، فسخ، لغو، نسخ، نکول، ویرانی ≠ ابرام
نازفرهنگ مترادف و متضاد۱. ادا، اطوار، دلال، شیوه، عشوه، غمزه، غنج، قر، کرشمه ۲. جمیل، خواستنی، دلجو، ظریف، قشنگ، محبوب، نازنین ۳. تفاخر، فخر، نازش ۴. دلجویی، ملاطفت، نوازش ۵. آسایش، ر