139 مدخل
سودپرست، سودجو، نفعپرست
سودپرستی، نفعجویی، نفعطلبی
بهره، ربح، سود، صرف، صرفه، فایده، منفعت ≠ خسارت، زیان، ضرر
پرسود، پرفایده، پرمنفعت، سودآور، سودبخش، سودمند، موثر، مفید، نتیجهبخش ≠ مضر
احتضار، جانکندن، جدایی، رحلت
ادیم، بساط، سفره، سماط
سودجو، نفعطلب، منفعتپرست
سودجویی، نفعطلبی، منفعتپرستی
سودجو، منفعتطلب، نفعطلب
سودجویی، نفعجویی، نفعطلبی