21 مدخل
فریه، لعن، لعنت ≠ آفرین
ابداع، ایجاد، خلق، ساختن
لعنت کردن، نفرین کردن (یکدیگر)
رانده، مطرود، نفرینشده، نفرینی
۱. خوردن ۲. نفرین کردن، لعنت فرستادن ≠ آفرین کردن
۱. آفرین، درود، سلام ۲. خوشآمد گفتن ۳. درود گفتن، سلام گفتن ≠ نفرین
۱. سنگسار ۲. دشنام، فحش، ناسزا، نفرین ۳. رانش، طرد