21 مدخل
پندآموز، پندده، عبرتآموز، ناصح
اندرز، پند، تذکیر، توصیه، سفارش، موعظه، وصیت، وعظ
اندرزدادن، پنددادن، نصح
اقلیم، بخش، خطه، قلمرو، منطقه، ناحیه
پندآموز، ناصح، نصیحتآموز، نصیحتگر، نصیحتگو
پندآموز، پندده، ناصح، نصیحتآموز، نصیحتگو
۱. سفارش کردن ۲. نصیحت کردن، پند دادن، اندرز دادن
اندرز، سفارش، نصیحت
پند، تذکیر، توصیه، سفارش، عبرت، موعظه، نصیحت، وصیت، وعظ