تنسیقفرهنگ مترادف و متضاد۱. آراستگی، تنظیم، رتقوفتق، ساماندهی، نسق، نسقدهی، نظم ۲. آراستن، ترتیب دادن، نظم دادن، نسق بخشیدن، بههم پیوستن
ساییدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. سابیده، سوده ≠ ناسوده، نساییده ۲. کوبیده، نرم ۳. سوهانزده، سوهانخورده، صیقلی ۴. زدوده