نواختنفرهنگ مترادف و متضاد۱. دلجویی کردن، ملاطفت کردن، موردتفقدقراردادن، نوازش کردن ۲. بهنوادرآوردن، ساززدن ۳. زدن
تفقدفرهنگ مترادف و متضاد۱. التفات، تلطف، دلجویی، دلنوازی، مهربانی، نواخت ۲. بازجست، واجست ۳. دلجویی کردن، نواختن
زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. نواختن ۲. ضرب، ضربه، ضربت ۳. دزدیدن، ربودن، قاپیدن ۴. ضربان ۵. کوفتن ۶. شکار کردن، صید کردن ۷. اتفاقافتادن، واقعشدن