نابابفرهنگ مترادف و متضاد۱. بداخلاق، بیادب، فاسد، نااهل، ناخلف ۲. ناجور، ناشایست، نامناسب ≠ اهل ۳. مناسب
اهلفرهنگ مترادف و متضاد۱. سزا، صلاحیتدار، مطلع، وارد ۲. رام، سزاوار، صالح ۳. اهالی، بومی، تبعه، ساکن ≠ نااهل
بیادبیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیانضباطی، بیتربیتی، بیفرهنگی، نافرهیختگی ۲. پررویی، جسارت، دریدگی، گستاخی، وقاحت ۳. نااهلی، ناخلفی ۴. نامردمی ≠ فرهیختگی، آدابدانی