تسعیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. نرخبندی، نرخگزاری ۲. تبدیل ارز، قیمتگزاری، تعیین بها کردن، ۳. قیمت گذاشتن، نرخ گذاشتن، ۴. ارزیابی کردن
ارجفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارزش، ارز، بها، مقدار، نرخ ۲. اعتبار، پایگاه، پایه، حشمت، شان، قدر، مرتبت، مکانت
ارزشفرهنگ مترادف و متضاد۱. بها، ثمن، قیمت، مظنه، نرخ ۲. ارج، اهمیت ۳. اعتبار، سندیت ۴. استحقاق، شایستگی، قابلیت، لیاقت، منزلت