بیتوته کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. شبزندهداری کردن، شب نخفتن ≠ خفتن ۲. شب دور از خانه به سر بردن ۳. بیدار ماندن
اعیانفرهنگ مترادف و متضاد۱. اغنیا، ثروتمندان، دولتمندان ۲. اشراف، معاریف، نجبا، نخبگان ۳. اموالغیرمنقول، زمین