نثارفرهنگ مترادف و متضاد۱. افشان، افشاندن، پاشیدن ۲. اهدا، تقدیم، هدیه ۳. برخی، فدا، قربان ۴. زرافشان، شاباش
ناراحتفرهنگ مترادف و متضادآشفته، بدبخت، بدحال، دلگیر، دلواپس، مشوش، مشوش، مضطرب، مضطرب، ناآرام ≠ آرام، راحت
پراکندگیفرهنگ مترادف و متضاد۱. افتراق، پریشانی، تشتت، تفرق، تفرقه ۲. افشان، نثار ۳. انفکاک ۴. پاچیدگی، پاشیدگی، تلاشی ۵. پریشانی، نابسامانی ۶. انتشار، شیوع، پخش ۷. تواری ≠ جمعیت