بودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. وجود داشتن، هستن ≠ عدم، نبودن ۲. حاضر بودن ≠ غایب بودن ۳. درحیات بودن، زنده بودن ≠ مردن ۴. زندگی کردن، زیستن ۵. اقامت داشتن، سکونت داشتن ۶. وجود، هستی ≠ عدم
باخبر بودنفرهنگ مترادف و متضادآگاه بودن، بااطلاع بودن، مستحضر بودن، مطلع بودن، واقفبودن ≠ بیخبر بودن، غافل ماندن
مایل بودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خواهانبودن، طالب بودن ۲. راغب بودن، شایق بودن، مشتاق بودن، علاقهمند بودن
بودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. وجود داشتن، هستن ≠ عدم، نبودن ۲. حاضر بودن ≠ غایب بودن ۳. درحیات بودن، زنده بودن ≠ مردن ۴. زندگی کردن، زیستن ۵. اقامت داشتن، سکونت داشتن ۶. وجود، هستی ≠ عدم
نیستیفرهنگ مترادف و متضاداضمحلال، تباهی، زوال، عدم، فقر، فنا، لاوجود، مرگ، نابودی، نبود، نیست، هلاکت ≠ هستی
باخبر بودنفرهنگ مترادف و متضادآگاه بودن، بااطلاع بودن، مستحضر بودن، مطلع بودن، واقفبودن ≠ بیخبر بودن، غافل ماندن