29 مدخل
بغتتاً، بناگاه، بیخبری، بیخبر، غفلتاً، غیرمترقب، فجات، ناگاه، نبهره
غیرمترقبه، غیرمنتظره، نابیوسیده ≠ بیوسیده
بناگاه، نابهنگام، ناگه، ناگهان
۱. حمله ناگهانی، یورش، مفاجا ۲. ناگهان حمله کردن ۳. ناگاهگرفتن، ناگاه آمدن
۱. حرکت عصبی و غیرارادیعضله صورت، انقباض ناگهانی و غیرارادیعضله ۲. نشانه (خ)
بغتتاً، غافلگیرانه، ناگهان، یکدفعه، یکمرتبه، یکهو
غیرمنتظره، غیرمنتظر، ناگهانی، نامترقب ≠ بیوسیده
بغتتاً، تصادفا، ناگهانی، نامترقب، نامنتظره ≠ منتظره