244 مدخل
۱. بطن ۲. نافه ۳. مرکز، وسط
۱. کارگر، کاری، موثر ۲. ثاقب، جاذب، گیرا ۳. روان
۱. رمنده ۲. بیزار ۳. فراری، گریزان
۱. بیانتها ۲. بدبخت، بدعاقبت، مشووم
بدیمن، نامبارک، نامیمون ≠ سعد، فرخنده
نافرمانی کردن، سرباز زدن، تمرد کردن، سر برتافتن
نافرمان شدن، سرکش شدن، گردنکش شدن، عاصی گشتن
نافه
بیفرهنگ، نافرهیخته، نامتمدن، وحشی ≠ متمدن، فرهیخته