تناسبفرهنگ مترادف و متضاد۱. خویشاوندی، سازگاری، سنخیت، مناسبت، نسبت، وفاق، همآهنگی ۲. نسبت داشتن، خویش بودن ۳. متناسب بودن، برازیدن ≠ ناسازگاری، ناهماهنگی
سازگار شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. سازوارشدن، موافق شدن ≠ ناسازگار شدن ۲. همآهنگ شدن، مطابقت داشتن ≠ ناهمآهنگشدن