نالیدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زاریدن، زاری کردن، ضجر، مویه کردن، موییدن، ناله کردن ۲. تضرع کردن، شکایت کردن، شکوه کردن، گلایه کردن
توجعفرهنگ مترادف و متضاد۱. اندوهمندی، تالم، دردمندی، دردناکی ≠ سلامت ۲. دردناک شدن، دردمند شدن، نالیدن
موییدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زاری کردن، مویه کردن، نالیدن، ندبه کردن ۲. عزاداری کردن، سوگواری کردن ۳. گریستن
تفاخر کردنفرهنگ مترادف و متضادبه خودبالیدن، مباهات کردن، نازیدن، لافیدن، فخر کردن، بالیدن، افتخار کردن